سلام
دوس ندارم مستقیم برم سر اصل مطلب... دلم میخواد اینجوری شروع کنم...
اگر خدا رو ببینم... یه لبخند میزنم و بهش میگم... چه حسی داره؟... خدا بودن...
یه لحظه پیش خودتون فکر کنید... همه چیز ایده آله... همه چیز دقیقا همون جوره که میخواید... همون کاری رو دارید که دوسش دارید... خونه تون همونه که میخوایده... دوس داشتین خانواده داشته باشین، با دوستاتون باشین، دوستاتون کیا باشن.... هرجای دنیا که بخواید فقط کافیه به مسئولش بگید و خیلی راحت و هر چند روز که خواستید برید.... هرچقدر خواستید مرخصی داشته باشید.... همه چیزتون مهیا باشه... توی شهر زندگی کنید، توی روستا، توی جزیره... امنیتتون کامل تامین باشه و هر ساعتی که خواستید هرجایی که خواستید برید... هیچ دزدی و کلاهبرداری اصلا وجود نداشته باشه...
اگر توی این دنیای فوق العاده ایده آل که به همه خواسته هاتون میرسید زندگی کنید هییییییچ نگرانی از هیچ بابتی نداشته باشید و همه چیز حل شده باشه و هیچ مسئله و مشکلی حل نشده باقی نمونده باشه...
چی کار میکنید؟ صبح ها برای چی از خواب پا میشید؟ با این زندگی چیکار میکنید؟